شرطیشدن فعال (عامل) چیست؟ کاربردها، مثالها و تفاوت با شرطیشدن کلاسیک
- آشنایی با مفهوم شرطیشدن فعال و کاربردهای آن در زندگی روزمره
- شرطیشدن فعال چیست؟
- تاریخچه و پیشینه شرطیشدن فعال
- مفاهیم کلیدی در شرطیشدن عامل
- مراحل شکلگیری شرطیشدن فعال
- انواع تقویت در شرطیشدن فعال
- کاربردهای شرطیشدن عامل در زندگی روزمره
- مزایا و محدودیتهای شرطیشدن فعال
- جمعبندی: چرا شناخت شرطیشدن عامل برای ما اهمیت دارد؟
آشنایی با مفهوم شرطیشدن فعال و کاربردهای آن در زندگی روزمره
اگر خوب دقت کنیم، بسیاری از رفتارهایی که در طول روز از ما سر میزند، حاصل یادگیریهای تدریجی هستند که گاهی حتی خودمان از آنها آگاه نیستیم. مثلا وقتی هر روز بعد از شنیدن زنگ گوشی، ناخودآگاه سراغ آن میرویم یا زمانی که بعد از انجام یک کار خوب از دیگران تشویق میگیریم و انگیزه پیدا میکنیم تا دوباره آن رفتار را تکرار کنیم، همه اینها نمونههایی از فرآیندی به نام «شرطیشدن فعال» است.
شرطیشدن فعال، نوعی یادگیری رفتاری است که در آن، موجود زنده (انسان یا حیوان) یاد میگیرد رفتاری را انجام دهد یا ترک کند تا پیامد مشخصی را تجربه کند. برای درک سادهتر، کافی است تصور کنیم هر رفتاری که انجام میدهیم، یک نتیجه در پی دارد. اگر این نتیجه برای ما خوشایند باشد (مثل تشویق، جایزه یا حس خوب درونی)، احتمال تکرار رفتار بیشتر میشود و اگر نتیجه ناخوشایند باشد (مثل تذکر، جریمه یا حس منفی)، احتمال تکرار آن رفتار کمتر خواهد شد.
اسکینر، روانشناس و پژوهشگر مطرح، با آزمایشهای مختلف روی حیوانات و سپس بررسی رفتار انسانها، این موضوع را به شکل علمی بررسی کرد و نشان داد بسیاری از رفتارهای ما تحت تأثیر پیامدهایی است که دریافت میکنیم. مثلاً وقتی معلمی دانشآموزی را بابت پاسخ صحیح تحسین میکند، این تحسین باعث میشود او در دفعات بعدی، با اعتماد به نفس بیشتری در کلاس مشارکت کند. یا وقتی کودکی بعد از یک رفتار نادرست با محرومیت از بازی مواجه میشود، به مرور میآموزد که برای حفظ لذت بازی، از انجام رفتار نادرست خودداری کند.
کاربردهای شرطیشدن فعال فقط محدود به کلاس درس یا محیط تربیت کودکان نیست. در زندگی روزمره، میتوانیم از این روش برای ساخت عادتهای خوب استفاده کنیم؛ مثلا اگر پس از مطالعه روزانه برای خودمان یک پاداش کوچک در نظر بگیریم، به مرور انگیزه ما برای تکرار این رفتار بیشتر میشود. همچنین در محیط کاری، مدیران میتوانند با استفاده از سیستمهای پاداشدهی و بازخورد مثبت، رفتارهای مطلوب کارکنان را تقویت کنند و به شکلگیری یک فرهنگ سازمانی مثبت کمک نمایند.
در واقع شرطیشدن فعال به ما نشان میدهد که چطور پیامدها و نتایج، قدرت شکلدهی به رفتارهای ما را دارند. شناخت این فرآیند میتواند به ما کمک کند آگاهانه رفتارهای خود و دیگران را مدیریت کنیم، عادتهای مثبت بسازیم و در مسیر رشد فردی و حرفهای خود قدمهای مؤثرتری برداریم.
شرطیشدن فعال چیست؟
تعریف ساده و قابل فهم از شرطیشدن فعال
گاهی اوقات در زندگی پیش میآید که بدون آنکه متوجه باشیم، رفتارهایی را یاد میگیریم و تکرار میکنیم، تنها به این دلیل که پیامدی خوشایند برایمان داشته است. مثلا وقتی یک کودک پس از جمع کردن اسباببازیهایش از مادرش لبخند و آغوش گرم میگیرد، کمکم یاد میگیرد این کار را بیشتر انجام دهد. این فرآیند که در آن یاد میگیریم رفتارهای ما پیامدهایی دارند و همین پیامدها باعث میشوند یک رفتار تکرار یا ترک شود، «شرطیشدن فعال» نام دارد.
در شرطیشدن فعال، برخلاف برخی روشهای یادگیری، فرد بهطور فعالانه در فرآیند یادگیری مشارکت دارد. یعنی ابتدا کاری انجام میدهد و سپس بر اساس نتیجهای که دریافت میکند، تصمیم میگیرد در آینده آن کار را تکرار کند یا نه. اگر نتیجه مثبت باشد (مثلا تشویق یا دریافت پاداش)، فرد تمایل بیشتری به تکرار رفتار پیدا میکند. اگر نتیجه منفی باشد (مثل تذکر یا از دست دادن امتیاز)، احتمال تکرار آن رفتار کمتر میشود.
نکته جالب اینجاست که شرطیشدن فعال محدود به کودکان نیست و در بزرگسالان نیز در زندگی روزمره به شکلهای مختلف دیده میشود. از بستن کمربند ایمنی در خودرو تا تلاش برای انجام بهتر کارها در محیط کار برای دریافت پاداش یا تقدیر، همه نمونههایی از این نوع یادگیری هستند. شرطیشدن فعال به ما کمک میکند رفتارهایی را که برای زندگی ما مفید هستند تثبیت کنیم و رفتارهایی را که نتیجه منفی دارند، کاهش دهیم.
تفاوت شرطیشدن فعال با شرطیشدن کلاسیک
شرطیشدن عامل و شرطیشدن کلاسیک دو شیوهی متفاوت یادگیری رفتاری هستند که هر کدام نقش بسیار مهمی در فهم چگونگی شکلگیری رفتارهای انسان و حیوان دارند، اما ساختار، ماهیت و شیوهی یادگیری در آنها کاملاً متفاوت است. برای درک دقیق این تفاوتها، ابتدا لازم است هر یک را به طور جداگانه شرح دهیم و سپس تفاوتهای کلیدی را با مثالهای عملی بیان کنیم.
- تعریف شرطیشدن کلاسیک
شرطیشدن کلاسیک که به آن شرطیشدن پاسخگر نیز گفته میشود، توسط ایوان پاولف، فیزیولوژیست روسی، کشف شد. در این نوع یادگیری، موجود زنده یاد میگیرد که دو محرک با هم جفت شدهاند و به محرک خنثی (که قبلاً پاسخی ایجاد نمیکرد) پاسخ خاصی نشان دهد. این پاسخ معمولاً واکنشی خودکار و غیرارادی است.
مثال مشهور پاولف، آزمایش با سگهاست؛ پاولف صدای زنگ را (محرک خنثی) قبل از دادن غذا (محرک غیرشرطی) به سگ پخش میکرد. پس از چند بار تکرار، سگ حتی بدون دریافت غذا با شنیدن صدای زنگ شروع به ترشح بزاق (پاسخ شرطی) میکرد. این نوع یادگیری بر پایه جفت شدن محرکهاست و موجود در آن فقط واکنشدهنده به محرکهاست و رفتار فعالانهای انجام نمیدهد. - تعریف شرطیشدن عامل
شرطیشدن عامل یا شرطیشدن کنشگر که توسط بی. اف. اسکینر توسعه یافته، یادگیری بر پایه پیامدهای رفتار است. در اینجا موجود زنده (انسان یا حیوان) فعالانه رفتاری انجام میدهد و سپس بر اساس پیامدی که دریافت میکند، یاد میگیرد که این رفتار را تکرار کند یا ترک نماید.
برای مثال، اگر کودکی بعد از انجام دادن تکلیفش جایزه بگیرد یا تحسین شود، احتمال تکرار این رفتار در آینده بیشتر خواهد شد. اگر رفتاری نتیجه منفی داشته باشد (مثلاً تنبیه شود)، احتمال تکرار آن کاهش مییابد. در این شیوه، موجود زنده بازیگر فعال در فرآیند یادگیری است و رفتارهایش هدفمند و بر اساس پیامدها تنظیم میشوند. - تفاوتهای کلیدی شرطیشدن کلاسیک و عامل
- نوع پاسخ:
شرطیشدن کلاسیک بر اساس پاسخهای خودکار و غیرارادی است، مانند ترشح بزاق، پرش دست یا تغییر ضربان قلب. شرطیشدن عامل بر رفتارهای ارادی و هدفمند تمرکز دارد، مانند پاسخ دادن به سؤال، برداشتن یک جسم یا انجام تکلیف. - نقش موجود زنده:
در شرطیشدن کلاسیک، موجود زنده به صورت منفعل محرکها را دریافت میکند و پاسخ نشان میدهد. در شرطیشدن عامل، موجود زنده فعالانه رفتار انجام میدهد و بر اساس پیامدهای آن رفتار را تنظیم میکند. - ماهیت یادگیری:
شرطیشدن کلاسیک بر اساس «جفت شدن محرکها»ست. یادگیری زمانی اتفاق میافتد که یک محرک خنثی با محرک غیرشرطی همراه شود. شرطیشدن عامل بر اساس «پیامدهای رفتار» است، یعنی رفتارهایی که پیامد مثبت دارند تقویت میشوند و رفتارهای با پیامد منفی کاهش مییابند. - کاربردها:
شرطیشدن کلاسیک معمولاً برای توضیح رفتارهای خودکار یا فیزیولوژیک استفاده میشود، مثل واکنشهای ترس، تهوع یا واکنش به محرکهای دردناک. شرطیشدن عامل برای آموزش مهارتهای جدید، تقویت رفتارهای هدفمند و مدیریت رفتار کاربرد دارد.
- نوع پاسخ:
- مثالهای کاربردی برای درک بهتر تفاوتها
- شرطیشدن کلاسیک:
فرض کنید وقتی صدای رعد و برق زده میشود، کودکی میترسد. این ترس ممکن است به علت جفت شدن صدای رعد با تجربه ترسناک یا ناگهانی در گذشته باشد. کودک بدون انجام رفتار خاصی، فقط با شنیدن صدای رعد واکنش ترس نشان میدهد. این یک مثال از یادگیری شرطیشدن کلاسیک است. - شرطیشدن عامل:
فرض کنید والدینی برای تشویق کودک به تمیز کردن اتاقش، هر بار که این کار را انجام میدهد به او جایزه یا تحسین میدهند. کودک یاد میگیرد که با تمیز کردن اتاق میتواند جایزه بگیرد و این رفتار را تکرار میکند. در اینجا کودک فعالانه رفتار انجام میدهد و پیامد مثبت آن باعث تقویت رفتار میشود.
- شرطیشدن کلاسیک:
در نهایت میتوان گفت شرطیشدن کلاسیک و عامل هر دو روشهای یادگیری مهم و پایهای هستند، اما با یکدیگر تفاوت اساسی دارند. شرطیشدن کلاسیک بیشتر درباره پاسخهای خودکار به محرکهاست، در حالی که شرطیشدن عامل بر یادگیری از پیامدهای رفتارهای ارادی تمرکز دارد. فهم تفاوتهای این دو روش به ما کمک میکند تا در آموزش، تربیت، و حتی مدیریت رفتارهای خود و دیگران، شیوههای مؤثرتری به کار ببریم و بر اساس نوع رفتار، روش مناسب را انتخاب کنیم.
شناخت این تفاوت به ما کمک میکند بتوانیم رفتارهای خود و اطرافیانمان را بهتر تحلیل کنیم و از روشهای مؤثرتری برای یادگیری رفتارهای مفید و کنار گذاشتن عادتهای نادرست استفاده نماییم.
تاریخچه و پیشینه شرطیشدن فعال
اگر به عقب برگردیم و روند کشف چگونگی یادگیری و شکلگیری رفتارها را بررسی کنیم، متوجه میشویم پژوهشهای زیادی انجام شده تا انسانها بفهمند چرا و چگونه رفتارهای خاصی را بارها و بارها تکرار میکنند. یکی از افرادی که در این مسیر نقش بسیار مهمی داشت، «بورهوس فردریک اسکینر» یا همان بی.اف. اسکینر است؛ روانشناسی که توانست با آزمایشهای عملی، مفهوم شرطیشدن فعال یا عامل را بهطور علمی تثبیت کند و راه را برای کاربردهای فراوان آن در آموزش، روانشناسی و حتی زندگی روزمره هموار سازد.
آشنایی با پژوهشهای اسکینر و نقش او در توسعه نظریه
اسکینر معتقد بود که رفتار انسان و حیوان بر اساس پیامدهایی که دریافت میکنند، شکل میگیرد و ادامه پیدا میکند. به اعتقاد او، اگر پس از انجام یک رفتار، نتیجه مثبتی حاصل شود، آن رفتار احتمالاً تکرار خواهد شد و اگر پیامد منفی داشته باشد، احتمال تکرار آن کاهش مییابد. او برای اثبات نظریه خود به جای کار با مفاهیم پیچیده، تصمیم گرفت آزمایشهای دقیقی طراحی کند تا بتواند این ایده را بهصورت ملموس و قابل مشاهده نمایش دهد.
اسکینر با طراحی وسیلهای به نام «جعبه اسکینر»، توانست رفتار حیوانات را در شرایط کنترلشده مورد بررسی قرار دهد. جعبه اسکینر معمولاً شامل یک اهرم یا دکمه و یک مخزن غذا بود. وقتی حیوانی مثل موش یا کبوتر داخل این جعبه قرار میگرفت و بهطور تصادفی اهرم را فشار میداد، مقداری غذا دریافت میکرد. بعد از چند بار تکرار، حیوان متوجه میشد که فشار دادن اهرم مساوی است با دریافت غذا. در نتیجه، رفتار فشار دادن اهرم تقویت میشد و حیوان این رفتار را مرتب انجام میداد. این نمونهای از یادگیری از طریق پیامد و اساس شرطیشدن عامل است.
نمونه آزمایشهای اولیه شرطیشدن فعال روی حیوانات
یکی از معروفترین آزمایشهای اسکینر، استفاده از کبوتر برای نمایش شرطیشدن عامل بود. در این آزمایش، اسکینر کبوترها را در جعبهای قرار میداد که در آنها اگر کبوتر نوک خود را به یک دکمه میزد، دانه به او داده میشد. در ابتدای کار، کبوتر بهصورت تصادفی به دکمه نوک میزد و دانه میگرفت، اما بعد از چندبار دریافت دانه، یاد میگرفت که هر بار با نوک زدن، دانه دریافت میکند و رفتار نوک زدن به دکمه تکرار میشد. اسکینر در ادامه، انواع برنامههای زمانی و الگوریتمهای تقویت را آزمایش کرد تا دریابد کدام روش بیشترین تأثیر را در حفظ رفتار دارد.
یکی دیگر از آزمایشهای اسکینر استفاده از موشها بود. او موشها را در جعبهای قرار میداد که با فشار دادن یک اهرم، غذا دریافت میکردند. این موشها خیلی سریع یاد میگرفتند که فشار دادن اهرم مساوی با دریافت غذاست و این رفتار در آنها تثبیت میشد. اسکینر حتی گاهی جریان برق ضعیفی به کف جعبه وارد میکرد و موشها یاد میگرفتند با فشار دادن اهرم، جریان برق قطع میشود. در این حالت، رفتار فشار دادن اهرم برای اجتناب از یک پیامد منفی (درد ناشی از برق) تقویت میشد.
این آزمایشها کمک کرد تا شرطیشدن فعال نه تنها بهعنوان یک نظریه روانشناسی، بلکه بهعنوان یک اصل مهم در یادگیری و تربیت رفتاری شناخته شود. اسکینر با این آزمایشها نشان داد که موجودات زنده میتوانند با توجه به پیامدهایی که از محیط دریافت میکنند، رفتارهای خود را تغییر دهند و این کشف، راه را برای استفاده از شرطیشدن عامل در آموزش، مدیریت رفتار و حتی درمان اختلالات رفتاری هموار کرد.
به لطف این پژوهشها، امروزه از شرطیشدن فعال در زمینههای مختلفی همچون آموزش کودکان، تربیت حیوانات، اصلاح عادات فردی و حتی برنامهریزی شغلی استفاده میشود. اسکینر با آزمایشهای ساده اما دقیق خود، این موضوع را برای همیشه در تاریخ روانشناسی تثبیت کرد و ابزار قدرتمندی برای تغییر رفتار در اختیار ما قرار داد.
مفاهیم کلیدی در شرطیشدن عامل
رفتار کنشگر چیست؟
وقتی از «رفتار کنشگر» صحبت میکنیم، در واقع درباره نوعی از رفتار حرف میزنیم که بهصورت خودانگیخته از موجود زنده سر میزند و به پیامدهای بعد از آن وابسته است. یعنی موجود زنده ابتدا کاری انجام میدهد و سپس بر اساس نتیجهای که از محیط میگیرد، تصمیم میگیرد آیا این رفتار ارزش تکرار دارد یا خیر. برخلاف رفتارهای بازتابی (مثل پلک زدن هنگام نزدیک شدن شیء به چشم)، رفتار کنشگر رفتارهایی هستند که برای رسیدن به یک نتیجه خاص انجام میشوند. برای مثال وقتی کودک برای رسیدن به خوراکی دستش را دراز میکند یا وقتی فردی برای دریافت پاداش، وظیفهاش را بهتر از قبل انجام میدهد، این رفتارها در گروه رفتارهای کنشگر قرار میگیرند.
نکته مهم این است که رفتار کنشگر در اثر تقویت، افزایش مییابد و اگر تقویتی دریافت نکند یا پیامد منفی داشته باشد، بهتدریج کاهش پیدا میکند. اسکینر معتقد بود رفتار کنشگر مانند یک ابزار است که با آن میتوان به پیامدهای دلخواه دست پیدا کرد و به همین دلیل تغییر در محیط و پیامدها میتواند رفتار را شکل دهد یا تغییر دهد.
تقویتکننده مثبت و منفی چه تفاوتی با هم دارند؟
در شرطیشدن عامل، «تقویت» به معنای افزایش احتمال تکرار یک رفتار است، اما این تقویت میتواند به دو شکل مثبت و منفی باشد که تفاوت آنها در نحوه اثرگذاری روی رفتار مشخص میشود:
تقویت مثبت: زمانی رخ میدهد که پس از انجام یک رفتار، چیزی خوشایند به فرد داده میشود و این موضوع باعث میشود رفتار دوباره تکرار شود. مثلا وقتی دانشآموزی پس از پاسخ صحیح، از معلم تشویق کلامی یا جایزه دریافت میکند، به دلیل این پیامد خوشایند، احتمال تکرار مشارکت او در آینده بیشتر میشود. یا وقتی کودکی بعد از مرتب کردن اتاق، اجازه تماشای کارتون مورد علاقهاش را پیدا میکند، این پاداش باعث تقویت رفتار مرتب کردن میشود.
تقویت منفی: زمانی رخ میدهد که پس از انجام یک رفتار، یک عامل ناخوشایند از محیط حذف میشود و این موضوع باعث تقویت رفتار میشود. مثلا وقتی فردی برای جلوگیری از آفتاب سوختگی از کرم ضدآفتاب استفاده میکند یا وقتی دانشآموزی پس از تمام کردن تکالیف، از سرزنش والدین یا معلم راحت میشود، این حذف عامل آزاردهنده باعث تقویت رفتار انجام تکالیف میشود. نکته مهم این است که تقویت منفی با «تنبیه» فرق دارد، زیرا در تقویت منفی رفتار افزایش مییابد، اما در تنبیه رفتار کاهش مییابد.
تنبیه و خاموشسازی در شرطیشدن فعال چگونه عمل میکنند؟
در شرطیشدن عامل، وقتی هدف کاهش یک رفتار نامطلوب باشد، دو راهکار وجود دارد: «تنبیه» و «خاموشسازی».
تنبیه: به معنای ارائه یک پیامد ناخوشایند بعد از انجام یک رفتار یا حذف یک چیز خوشایند پس از انجام رفتار است که در نهایت باعث کاهش احتمال تکرار آن رفتار میشود. برای مثال وقتی کودکی به دلیل بیاحترامی، اجازه بازی با اسباببازی مورد علاقهاش را از دست میدهد، یا وقتی دانشآموزی به دلیل صحبت کردن در کلاس، از سوی معلم تذکر میگیرد، این پیامدها احتمال تکرار رفتار را کاهش میدهند. نکته مهم این است که اگر تنبیه به شکل صحیح و با در نظر گرفتن کرامت فرد استفاده نشود، ممکن است اثرات منفی مثل ترس، اضطراب یا لجبازی ایجاد کند و به همین دلیل توصیه میشود از آن بهعنوان آخرین راهکار و با احتیاط استفاده شود.
خاموشسازی: فرآیندی است که در آن با حذف تقویت بعد از یک رفتار، احتمال تکرار آن کاهش مییابد. برای مثال اگر کودکی با گریه کردن در فروشگاه بارها توانسته خوراکی بگیرد، اما والدین تصمیم میگیرند از این به بعد به گریه او پاسخ ندهند، پس از مدتی این رفتار خاموش میشود. خاموشسازی نیاز به صبر و ثبات دارد و ممکن است ابتدا رفتار شدیدتر شود (منحنی انفجار خاموشی)، اما اگر تقویتی دریافت نکند، بهمرور از بین خواهد رفت.
شناخت مفاهیم رفتار کنشگر، تقویت مثبت و منفی، و تفاوت آن با تنبیه و خاموشسازی به ما کمک میکند رفتارها را در خود و اطرافیان بهتر درک کنیم و به شیوهای مؤثر و اخلاقی برای تغییر رفتار از آنها استفاده نماییم. این مفاهیم ابزارهایی قدرتمند هستند که میتوانند در آموزش، تربیت کودکان، تغییر عادات فردی و حتی مدیریت کارکنان به کار گرفته شوند تا بتوان رفتارهای مثبت را افزایش و رفتارهای نامطلوب را کاهش داد.
مراحل شکلگیری شرطیشدن فعال
چگونه رفتار جدید شکل میگیرد؟
شاید برایتان پیش آمده باشد که بخواهید عادتی جدید بسازید یا مهارتی تازه یاد بگیرید، اما ندانید چطور باید از نقطه صفر شروع کنید. در یادگیری رفتارهای تازه، شرطیشدن فعال یکی از طبیعیترین و مؤثرترین مسیرهاست، زیرا به ما کمک میکند مرحلهبهمرحله رفتار دلخواه را در خود یا دیگران ایجاد کنیم.
فرآیند یادگیری یک رفتار جدید در شرطیشدن فعال با آزمایش و خطا آغاز میشود. به این معنی که فرد یا حیوان رفتارهای مختلفی را امتحان میکند و به مرور متوجه میشود کدام رفتار باعث دریافت پیامد مثبت میشود. مثلا اگر دانشآموزی در کلاس دستش را بالا میبرد و معلم از او قدردانی میکند، احتمال تکرار این رفتار در او بیشتر میشود. این روند، اساس شرطیشدن عامل است: رفتار → پیامد → افزایش یا کاهش احتمال تکرار.
برای شکلگیری رفتار جدید، باید سه شرط برقرار باشد:
- ۱) وجود رفتار اولیه (هرچند کوچک): هر رفتاری از یک نقطه کوچک شروع میشود. مثلا در آموزش نقاشی به کودک، ابتدا تنها مداد گرفتن در دست و حرکتهای ساده روی کاغذ اهمیت دارد.
- ۲) وجود تقویتکننده: اگر بلافاصله پس از انجام رفتار، پیامد مثبت به فرد داده شود، رفتار تثبیت میشود. این تقویتکننده میتواند یک لبخند، کلمهای محبتآمیز، یا حتی حس موفقیت درونی باشد.
- ۳) تکرار و استمرار: یک رفتار تنها زمانی به عادت تبدیل میشود که در بازههای زمانی مختلف تقویت شود و فرصت کافی برای تکرار آن فراهم شود.
فرآیند تقویت تدریجی و اصل شکلدهی رفتار
گاهی ممکن است رفتار نهایی که میخواهیم در خود یا دیگران ایجاد کنیم، پیچیده یا دشوار باشد و نتوان انتظار داشت که در یک مرحله شکل بگیرد. در این شرایط، میتوان از روش تقویت تدریجی (Shaping) استفاده کرد.
در این روش، رفتار نهایی به بخشهای کوچکتر و سادهتر تقسیم میشود و فرد هر بار به ازای نزدیک شدن به رفتار نهایی، تقویت میشود. به این فرآیند شکلدهی رفتار گفته میشود.
برای مثال، اگر بخواهید به کودکی آموزش دهید بند کفشش را خودش ببندد، مراحل آموزش میتواند به شکل زیر باشد:
ابتدا از کودک بخواهید بندها را بگیرد و به او لبخند بزنید (تقویت مرحله اول).
سپس وقتی یاد گرفت بندها را روی هم قرار دهد، او را تشویق کنید (مرحله دوم).
در مرحله بعد، اگر گره اولیه را تشکیل دهد، باز هم تشویق شود.
این روند ادامه پیدا میکند تا زمانی که بتواند بند کفش را بهطور کامل ببندد.
در این مسیر، هر مرحلهای که کودک به رفتار نهایی نزدیکتر شود، با تقویت مثبت همراه میشود تا انگیزه تکرار و یادگیری در او افزایش یابد. اگر این تقویت بهموقع و مرتبط با همان رفتار انجام شود، شکلدهی رفتار سریعتر و پایدارتر خواهد بود.
نکته مهم این است که در شکلدهی رفتار، نباید مراحل خیلی سریع تغییر کند یا سطح توقع بیش از حد بالا رود. هر بار باید اندکی چالش اضافه شود تا فرد در فرآیند یادگیری احساس توانمندی و انگیزه داشته باشد.
چرا شکلدهی رفتار اهمیت دارد؟
شکلدهی رفتار کمک میکند مهارتهای پیچیده بهصورت تدریجی و بدون ایجاد استرس یاد گرفته شوند. این روش در آموزش مهارتهای تحصیلی، مهارتهای ورزشی، رفتارهای اجتماعی و حتی در ترک عادتهای نامطلوب کاربرد فراوان دارد. همچنین میتواند در مدیریت رفتارهای کودکان، آموزش افراد با نیازهای ویژه و حتی در تربیت حیوانات استفاده شود.
با شناخت این روش میتوان رفتارهای مفید و مؤثر را در خود و اطرافیان تقویت کرد و رفتارهای نامطلوب را به تدریج جایگزین کرد. این موضوع نشان میدهد شرطیشدن فعال، ابزاری عملی برای مدیریت و تغییر رفتارها در مسیر رشد فردی و اجتماعی است.
انواع تقویت در شرطیشدن فعال
وقتی از شرطیشدن فعال برای یادگیری رفتار یا ایجاد عادت جدید استفاده میکنیم، «تقویت» به معنای پاداش یا پیامد مثبت، مهمترین بخش ماجراست. اما نکتهای که بسیاری از افراد به آن دقت نمیکنند، این است که نحوه و زمانبندی ارائه تقویت میتواند تأثیر زیادی روی سرعت یادگیری و پایداری رفتار داشته باشد. اگر بخواهیم یک رفتار برای مدت طولانی در فرد باقی بماند و به عادتی پایدار تبدیل شود، باید با دقت از انواع تقویت و برنامههای زمانی مناسب استفاده کنیم.
تقویت پیوسته و تقویت ناپیوسته چیست؟
تقویت پیوسته (Continuous Reinforcement):
در این روش، هر بار که رفتار موردنظر انجام میشود، بلافاصله تقویت به فرد داده میشود. مثلا هر بار که کودک دستش را میشوید، والدین از او تشکر میکنند یا هر بار که دانشآموز پاسخ صحیح میدهد، معلم او را تحسین میکند. این نوع تقویت باعث میشود رفتار به سرعت آموخته شود، زیرا ارتباط میان رفتار و پیامد مثبت کاملا برای فرد واضح میشود.
اما یک نکته مهم وجود دارد: اگر همیشه بهطور پیوسته پاداش داده شود، فرد ممکن است پس از حذف پاداش بهسرعت رفتار را ترک کند. به همین دلیل تقویت پیوسته مناسب شروع یادگیری است، اما برای تثبیت رفتار در بلندمدت کافی نیست.
تقویت ناپیوسته (Partial/Intermittent Reinforcement):
در این روش، پس از هر بار انجام رفتار، پاداش داده نمیشود، بلکه گاهی رفتار بدون تقویت باقی میماند و گاهی پاداش ارائه میشود. مثلا یک بار معلم بعد از پاسخ درست از دانشآموز تشکر میکند، اما بار بعد تشکر نمیکند، یا والدین گاهی پس از کمک کودک در مرتب کردن خانه به او جایزه میدهند و گاهی تنها لبخند میزنند.
این روش باعث میشود رفتار در طولانیمدت مقاومتر و پایدارتر شود. به همین دلیل روانشناسان توصیه میکنند پس از یادگیری اولیه با تقویت پیوسته، بهتر است از تقویت ناپیوسته برای تثبیت رفتار استفاده شود.
برنامههای زمانبندی تقویت و تأثیر آنها بر یادگیری رفتار
تقویت ناپیوسته خود شامل چندین برنامه زمانبندی تقویت است که هر کدام بر اساس هدف یادگیری و شرایط، کاربرد خاصی دارند:
- زمانبندی نسبی (Ratio Schedules):
در این روش، تقویت بر اساس تعداد دفعات انجام رفتار ارائه میشود.- نسبی ثابت (Fixed Ratio): پس از تعداد مشخصی از رفتار، پاداش داده میشود. مثلا بعد از هر ۵ بار پاسخ صحیح، دانشآموز امتیاز میگیرد. این روش باعث افزایش سرعت انجام رفتار میشود اما گاهی فرد پس از دریافت پاداش، مدتی رفتار را متوقف میکند.
- نسبی متغیر (Variable Ratio): پاداش پس از تعداد نامشخص اما متوسطی از رفتار داده میشود. مثلا در یک میانگین از هر ۱۰ بار، یک بار پاداش داده میشود، اما فرد نمیداند دقیقا چه زمانی پاداش دریافت میکند. این روش بسیار مقاوم است و در بازیهای شانسی یا برخی رفتارهای اعتیادآور دیده میشود.
- زمانبندی فاصلهای (Interval Schedules):
در این روش، تقویت بر اساس گذشت زمان از آخرین تقویت داده میشود، نه تعداد رفتار.- فاصلهای ثابت (Fixed Interval): پس از گذشت زمان مشخص، اولین رفتار پس از آن تقویت میشود. مثلا هر ۳۰ دقیقه یک بار اگر رفتار انجام شود، پاداش داده میشود. این روش معمولا باعث میشود رفتار قبل از زمان تقویت کاهش یابد و نزدیک به زمان پاداش، افزایش یابد.
- فاصلهای متغیر (Variable Interval): زمانبندی تقویت متغیر است و فرد نمیداند دقیقا چه زمانی پاداش داده میشود. مثلا هر بار پس از حدود ۲۰ دقیقه اما با تغییرات زمانی، اولین رفتار تقویت میشود. این روش باعث پایداری رفتار در طول زمان میشود.
چرا شناخت این برنامههای تقویت مهم است؟
کمک میکند سرعت یادگیری رفتار جدید افزایش پیدا کند.
به تثبیت رفتار و مقاومسازی آن در برابر خاموشی کمک میکند.
باعث میشود مدیریت رفتارها در کودکان و حتی بزرگسالان هدفمندتر شود.
در آموزش مهارتهای جدید، والدگری و مدیریت کارکنان، کاربرد زیادی دارد.
مثلا اگر والدین یا معلمان از ابتدا تنها از تقویت پیوسته استفاده کنند، با حذف تقویت، کودک رفتار را ترک خواهد کرد. اما اگر پس از یادگیری اولیه، از تقویت ناپیوسته و برنامههای متغیر استفاده شود، رفتار برای مدت طولانی در فرد باقی میماند.
اینکه بدانیم دقیقا چه زمان و چگونه تقویت کنیم، هنری است که به ما کمک میکند رفتارهای مثبت و مفید را در خود و اطرافیان پرورش دهیم، بدون آنکه وابستگی به پاداش دائمی ایجاد شود و این هنر همان چیزی است که شرطیشدن فعال را به ابزاری قدرتمند در تغییر رفتار و عادتسازی تبدیل میکند.
کاربردهای شرطیشدن عامل در زندگی روزمره
اگر کمی دقیقتر به کارهای روزانهمان نگاه کنیم، متوجه میشویم بسیاری از رفتارهایی که انجام میدهیم، به دلیل پیامدهایی است که از محیط دریافت کردهایم. به بیان سادهتر، هر جا پاداش و تشویق در میان باشد، احتمال تکرار یک رفتار بالا میرود، و هر جا پیامد ناخوشایند یا حذف یک امتیاز در میان باشد، احتمال انجام آن رفتار کمتر میشود. این دقیقاً همان شرطیشدن عامل است که بدون آنکه متوجه باشیم، در تمام مراحل زندگی ما حضور دارد.
استفاده از شرطیشدن فعال در آموزش کودکان
یکی از واضحترین و مؤثرترین زمینههای کاربرد شرطیشدن عامل، در تربیت و آموزش کودکان است. کودکان با تکرار رفتارهایی که از آنها نتیجه مثبت میگیرند و حذف رفتارهایی که پیامد خوشایند ندارند، یاد میگیرند چه کارهایی قابل قبول و چه کارهایی نادرست هستند.
برای مثال:
وقتی کودکی بعد از کمک به دوستش در جمعآوری وسایل بازی، از معلم یا والدین لبخند و تشویق دریافت میکند، احتمال تکرار این رفتار در آینده بیشتر میشود.
یا زمانی که کودک بعد از انجام تکالیفش اجازه دارد برای مدتی بازی کند، این پاداش باعث میشود او در روزهای بعد با علاقه بیشتری تکالیفش را انجام دهد.
حتی استفاده از برچسبهای تشویقی یا جدول امتیازدهی میتواند یک تقویتکننده مثبت باشد که در کودک انگیزه ایجاد میکند تا رفتارهای خوب خود را ادامه دهد.
در این میان، والدین و معلمان میتوانند با شناخت اصول تقویت، عادتهای مثبت را در کودک تقویت کنند و رفتارهای نامطلوب را از طریق نادیده گرفتن (خاموشسازی) یا ارائه پیامد منطقی کاهش دهند.
کاربرد شرطیشدن عامل در آموزش حیوانات
آموزش حیوانات یکی از زمینههای عملی استفاده از شرطیشدن عامل است که نتایج آن به وضوح دیده میشود. مربیان حیوانات معمولاً با استفاده از خوراکی یا نوازش بهعنوان تقویتکننده مثبت، رفتارهای دلخواه مانند نشستن، ایستادن، آمدن هنگام صدا زدن یا انجام حرکات نمایشی را در حیوان تقویت میکنند.
برای مثال:
وقتی سگی بعد از نشستن طبق دستور مربی، یک تکه خوراکی دریافت میکند، این رفتار در او تقویت میشود و در دفعات بعد نیز با شنیدن دستور «بشین»، سریعتر واکنش نشان میدهد.
در آموزش طوطی، هر بار که طوطی یک کلمه یا صدا را بهدرستی تکرار میکند، دریافت یک دانه یا میوه به او انگیزه میدهد تا مجدد آن صدا را تکرار کند.
مربیان با استفاده از تقویت تدریجی، میتوانند رفتارهای پیچیدهتری را به حیوانات آموزش دهند و با حذف پاداش یا استفاده از وقفه کوتاه در ارائه تقویت، رفتارهای نامطلوب را کاهش دهند.
کاربرد شرطیشدن عامل در مدیریت رفتار فردی و عادتسازی
همه ما تلاش کردهایم در برهههایی از زندگی، عادتهای مثبت ایجاد کنیم یا عادتهای نامطلوبی را ترک کنیم. در این مسیر، شرطیشدن عامل میتواند به ما کمک کند رفتارهای مطلوب را بهتدریج و با ثبات بیشتری در خود تثبیت کنیم.
چند مثال از کاربرد شرطیشدن عامل در مدیریت رفتار فردی:
اگر بعد از انجام ورزش روزانه، برای خود یک پاداش کوچک مثل نوشیدن یک لیوان آب میوه یا چند دقیقه استراحت دلچسب در نظر بگیرید، به مرور انگیزهتان برای ورزش کردن بیشتر میشود.
استفاده از اپلیکیشنهای عادتسازی که برای هر روز مطالعه یا نوشیدن آب به شما نشانگرهای پیشرفت میدهند، تقویت مثبت ایجاد کرده و به شما انگیزه ادامه مسیر میدهد.
حتی وقتی بعد از مرتب کردن خانه، احساس آرامش و رضایت درونی دارید، این حس خوشایند میتواند مانند یک تقویتکننده عمل کرده و شما را به ادامه این رفتار تشویق کند.
همچنین میتوانید از روش تقویت منفی در ترک عادتهای بد استفاده کنید. برای مثال، اگر هر بار بعد از پرخوری احساس سنگینی و ناراحتی میکنید، این پیامد ناخوشایند باعث میشود به مرور انگیزه برای کاهش پرخوری در شما ایجاد شود.
شرطیشدن عامل فقط یک نظریه در کتابهای روانشناسی نیست، بلکه ابزاری کاربردی است که میتواند به والدین، معلمان و حتی خود فرد در مسیر تغییر رفتار و ساخت عادتهای مثبت کمک کند. با شناخت اصول تقویت، میتوان رفتارهای مثبت را در محیط خانه، مدرسه، محیط کار و حتی در تربیت حیوانات بهطور مؤثر تقویت و تثبیت کرد.
این شناخت به ما کمک میکند با صبر و ثبات، قدمبهقدم به سمت تغییر رفتارهایی که میخواهیم حرکت کنیم و یاد بگیریم بهجای استفاده از تنبیههای مکرر، از قدرت تشویق و پاداش در مدیریت رفتار و ساختن آیندهای بهتر برای خود و اطرافیان بهره بگیریم.
مزایا و محدودیتهای شرطیشدن فعال
مزایای یادگیری مبتنی بر شرطیشدن فعال
یکی از دلایلی که شرطیشدن فعال در روانشناسی تربیتی و آموزش رفتار تا این حد اهمیت یافته، قدرت بالای آن در ایجاد تغییرات ملموس در رفتار افراد است. بسیاری از والدین و معلمان زمانی که با رفتارهای دشوار کودکان روبهرو میشوند، نمیدانند از چه روشی برای تغییر این رفتار استفاده کنند. شرطیشدن عامل یکی از کاربردیترین ابزارهایی است که میتواند با کمترین تنش، تغییرات مثبت و پایدار ایجاد کند.
اولین مزیت شرطیشدن فعال این است که به فرد کمک میکند ارتباط بین رفتار و پیامد را درک کند. وقتی کودکی پس از انجام تکالیفش مورد تشویق قرار میگیرد، این تجربه مثبت باعث میشود او متوجه شود تلاش و انجام مسئولیتهایش نتایج خوبی به همراه دارد. این یادگیری، بهتدریج درونی میشود و رفتار را به عادت تبدیل میکند.
مزیت دیگر شرطیشدن فعال این است که میتواند در یادگیری مهارتهای جدید، چه در کودکان و چه در بزرگسالان، بسیار مؤثر باشد. آموزش مهارتهایی مانند لباس پوشیدن، بستن بند کفش، یادگیری یک مهارت فنی یا حتی یادگیری یک ورزش جدید با کمک تقویت تدریجی و پاداشدهی پس از هر گام کوچک قابل دستیابی است. این روند باعث میشود فرد به جای ترسیدن از انجام کارهای جدید، با اشتیاق و اعتمادبهنفس به یادگیری ادامه دهد.
همچنین شرطیشدن فعال به ما کمک میکند تا مدیریت رفتار به شکل هدفمند انجام شود. در محیطهای آموزشی، والدین و معلمان میتوانند با استفاده از تقویت مثبت و منفی، رفتارهای مثبت را افزایش دهند و رفتارهای نامطلوب را کاهش دهند، بدون اینکه به شیوههای تنبیهی و سرزنش مداوم متوسل شوند. استفاده از جدول پاداش، ارائه بازخورد فوری و تشویقهای کلامی نمونههایی از این کاربردها هستند.
یک مزیت مهم دیگر شرطیشدن فعال، انعطافپذیری بالا در استفاده از آن است. این روش میتواند برای افراد با نیازهای ویژه، در آموزش مهارتهای زندگی مستقل و کنترل رفتارهای دشوار، کاربرد داشته باشد. همچنین در رواندرمانی برای کمک به مدیریت اضطراب، اصلاح عادات ناسالم و حتی درمان برخی اختلالات رفتاری از این روش استفاده میشود.
محدودیتها و نقدهای وارد شده به شرطیشدن عامل
با وجود تمام مزایایی که شرطیشدن فعال دارد، نقدها و محدودیتهایی نیز درباره این روش مطرح شده است. یکی از مهمترین نقدها این است که شرطیشدن فعال بیش از حد بر محیط و پیامدهای بیرونی تأکید دارد و نقش عوامل درونی، افکار و احساسات فرد در شکلگیری رفتار کمتر مورد توجه قرار میگیرد. برای مثال، ممکن است فرد یک رفتار مثبت را تنها به دلیل گرفتن پاداش انجام دهد و نه به دلیل درونی شدن ارزش آن رفتار.
یکی دیگر از محدودیتهای شرطیشدن عامل، وابستگی به تقویتکنندهها است. اگر از ابتدا تقویتکنندههای خارجی (جایزههای مادی، تشویقهای بیرونی و …) بیش از حد استفاده شود، ممکن است فرد در صورت حذف این تقویتکنندهها، انگیزهای برای ادامه رفتار نداشته باشد. به همین دلیل توصیه میشود پس از مدتی، پاداشها بهتدریج کاهش یابند و تلاش شود انگیزههای درونی در فرد تقویت شود.
همچنین برخی روانشناسان معتقدند استفاده نادرست از شرطیشدن فعال میتواند باعث ایجاد کنترل بیش از حد بر رفتار فرد شود و استقلال تصمیمگیری را کاهش دهد. اگر والدین یا معلمان برای هر رفتار مثبت، پاداش در نظر بگیرند، کودک ممکن است یاد بگیرد تنها در ازای پاداش رفتار خوب نشان دهد و در غیاب پاداش، از انجام رفتار خودداری کند.
یکی از چالشهای دیگر، نیاز به ثبات و استمرار در استفاده از شرطیشدن عامل است. برای آنکه این روش نتیجهبخش باشد، باید در ارائه تقویت و پیامدها، ثبات وجود داشته باشد. اگر تقویت به شکل ناهماهنگ یا متناقض ارائه شود، ممکن است فرد دچار سردرگمی شود و رفتار تثبیت نشود.
همچنین شرطیشدن فعال قادر به پاسخگویی به تمام نیازهای روانی فرد نیست و نمیتواند به تنهایی جایگزین سایر روشهای آموزشی و تربیتی شود. در بسیاری از موارد لازم است از این روش در کنار سایر روشهای روانشناسی مانند گفتوگو، آموزش مهارتهای حل مسئله و تقویت اعتمادبهنفس استفاده شود.
شرطیشدن عامل ابزاری قدرتمند و کاربردی در مدیریت و آموزش رفتارهاست و میتواند مسیر یادگیری رفتارهای مثبت و حذف رفتارهای منفی را هموار کند. بااینحال، استفاده هوشمندانه از آن نیازمند شناخت محدودیتهایش است. اگر از این روش آگاهانه و متعادل استفاده شود، میتواند به فرد کمک کند رفتارهای مثبت را به شکل پایدار و با انگیزه درونی ادامه دهد و در مسیر رشد فردی، اجتماعی و تحصیلی موفقتر عمل کند.
جمعبندی: چرا شناخت شرطیشدن عامل برای ما اهمیت دارد؟
شرطیشدن فعال یا شرطیشدن عامل، یکی از مهمترین و کاربردیترین مفاهیم در یادگیری رفتار است که نشان میدهد چگونه موجودات زنده با توجه به پیامدهای رفتارشان، آنها را تکرار یا ترک میکنند. این فرآیند بر اساس دریافت پاداش یا اجتناب از پیامدهای منفی شکل میگیرد و نقش بسیار پررنگی در تربیت، آموزش و اصلاح رفتارها ایفا میکند. برخلاف شرطیشدن کلاسیک که بیشتر پاسخهای غیرارادی و واکنشی را توضیح میدهد، شرطیشدن فعال رفتارهای ارادی و هدفمند را تحت تأثیر قرار میدهد و با تمرکز بر پیامدهای رفتار، باعث ایجاد تغییرات پایدار در رفتار میشود.
این روش به ما امکان میدهد با استفاده از تقویتهای مثبت و منفی، رفتارهای مطلوب را تقویت کنیم و رفتارهای نامطلوب را کاهش دهیم؛ البته باید توجه داشت که استفاده از شرطیشدن فعال به شکل صحیح و متعادل اهمیت زیادی دارد تا وابستگی بیش از حد به پاداشهای بیرونی ایجاد نشود و رفتارها به درستی درونی شوند. همچنین، شناخت دقیق انواع برنامههای تقویتی و نحوه بهکارگیری آنها، میتواند به سرعت و ماندگاری یادگیری کمک کند و به ما ابزارهای مؤثری برای مدیریت رفتار در زندگی روزمره، آموزش و حتی تربیت حیوانات بدهد.
در نهایت، شرطیشدن عامل نه تنها یک نظریه روانشناسی بلکه یک راهکار عملی و علمی است که به کمک آن میتوان مسیر رشد فردی و اجتماعی را هموارتر کرد. آشنایی با این مفهوم به ما کمک میکند تا با آگاهی بیشتر و به دور از روشهای سختگیرانه و تنبیهی، رفتارها را شکل داده و اصلاح کنیم، به گونهای که هم فرد و هم محیط اطرافش از این فرآیند بهرهمند شوند.
محمدحسن جانقربان هستم معلمی که دائماً در حال یادگیری و شاگردی است.
برای ارسال نظر لطفا ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. صفحه ورود و ثبت نام